{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
solve problem
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۶
۱
[General]
[... عمومی ...]
مسئله حل کردن
۰
۱
[General]
[... عمومی ...]
حل مسئله کردن
۱
۲
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
boil
معنی solve problem, معنی سخکذث حقخدکثو, معنی solve problem, معنی اصطلاح solve problem, معادل solve problem, solve problem چی میشه؟, solve problem یعنی چی؟, solve problem synonym, solve problem definition,
معنی indeterminate
,
معنی benevolently
,
ترجمه benevolently
به فارسی,
معنی تقاضا
,
ترجمه تقاضا
به انگلیسی,
معنی مجموعه
,
ترجمه مجموعه
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی